سياستگذاري و مديريت پوشش در جمهوري اسلامي ايران از سال 1368 تا 1388چکيده: پوشش يكي از شئون انساني و زيرمجموعههاي فرهنگ است که به خصوصيات متفاوت فردي و اجتماعي انسان مربوط ميشود. لباس به عنوان يک پديده فرهنگي قدمتي به اندازه زندگي بشر داشته و در سراسر زندگي انسان و تا هنگام مرگ همراه اوست. پوشاک به مثابه همراه هميشگي انسان داراي تأثيرات و کارکردهاي فراواني است که اين کارکردها به نوبه خود سبب ظهور و بروز پديدههايي در سطح اجتماع است. بر اين اساس پوشش يکي از نمادهاي فرهنگي و از ارزشهاي خاص هر جامعه و فرهنگ و به خصوص فرهنگ اسلامي-ايراني ما به شمار ميرود که در طي چند دهه عمر جمهوري اسلامي ايران همواره با مسائل فرهنگي و اجتماعي ديگري گره خورده و مورد سؤال واقع شده است. علاوه بر آن يکي از مبادي ورود و مداخله دولتها از گذشته در زمينه نحوه پوشش افراد جامعه بوده است و نقش برنامهها و سياستهاي حاکميت در اين زمينه غيرقابل انکار است. در سدهي اخير موضوع پوشش همواره مورد توجه جوامع اسلامي، انديشمندان و رهبران فرهنگي و دولتها بوده است. از آغاز نظام جمهوري اسلامي ايران، پوشش همواره يکي از مسائل مهم فرهنگي و اجتماعي جامعه بوده و مورد توجه صاحبنظران، کارشناسان و مسئولان دستگاههاي فرهنگي جامعه قرار گرفته است. در سالهاي پس از پيروزي انقلاب اسلامي طرحها و برنامههاي مختلفي از سوي نهادها و سازمانهاي مختلف در جهت فرهنگسازي در اين زمينه، تدوين و تصويب شده است. بر اين اساس، بررسي سير تحول مداخلات حاکميت در اين زمينه نقش بسزايي در تصميمگيريها و اقدامات فرا روي سياستگذاران در اين حوزه خواهد داشت. بر اين اساس تحقيق پيش رو سعي کرده است تا سياستگذاري فرهنگي پوشش در جمهوري اسلامي ايران را مورد بررسي قرار دهد. براي رسيدن به اين مقصود با بررسي رابطه پوشش و فرهنگ، مباني مداخله حکومت در حوزه فرهنگ مورد بحث قرار گرفته و در ادامه مباني دخالت حکومت در پوشش و نيز نحوه و چگونگي مداخله حکومت در زمينه پوشش بررسي شده است. در انتها نيز سير تحول سياستها و مداخلات نظام جمهوري اسلامي ايران در طول سه دهه و نتيجه گيري از مباحث مطرح شده است. کلمات کليدي: پوشش، حجاب، سياستگذاري فرهنگي، سياستگذاري در جمهوري اسلامي ايران.
فهرست مطالب 2-1-2- درآمديبرمفهومفرهنگ... 12 4-1-2- تقسيمبنديانواعتعاريفازفرهنگ... 15 4-4-1-2- تعاريف روانشناختي.. 16 5-1-2- عناصر و مؤلفههاي دروني نظام فرهنگ... 18 3-2-2- عوامل مؤثر بر الگوي پوشش در جامعه. 27 1-4-2-2- پوشش نماد فرهنگ... 29 2-4-2-2- پوشش و هويت و منزلت اجتماعي.. 30 5-2-2- پوشش در فرهنگ اسلامي.. 33 1-3- دولت و فرهنگ(سياستگذاري در حوزه فرهنگ)40 1-1-3- سياستگذاري عمومي و توسعه فرهنگي.. 40 3-1-3- رويکردهاينظريدربارهسياستپذيريفرهنگ... 49 1-3-1-3- ديدگاه فرهنگ آزاد. 49 2-3-1-3- ديدگاه کنترل فرهنگي.. 50 4-1-3- ضرورتبرنامهريزيفرهنگي.. 56 5-1-3- دلايلدخالتوسياستگذاريدرفرهنگ... 58 1-5-1-3- وظيفهدولتاسلاميدرمبارزهباهرجومرجوفسادفرهنگيوزمينهسازيدرجهتکمالجامعه:60 2-5-1-3- ضرورت وجود مرکز واحد در مقابله با تهاجم فرهنگي:60 3-5-1-3- ضرورت ملتسازي يا ايجاد هويت ملي:61 4-5-1-3- ضرورت نظمدهي به تغييرات فرهنگي:62 5-5-1-3- تضمين آزادي بيان، مشارکت و تمرکززدايي فرهنگي:63 7-5-1-3- تأثير سياستگذاري فرهنگي بر ساير زمينهها:63 8-5-1-3- افزايش رفاه و گسترش فعاليتهاي فرهنگي و تفريحي.. 64 6-1-3- سياستگذاريوبرنامهريزيفرهنگيدرايران. 64 2-3- دولتوپوشش(سياستگذاريدرحوزهپوشش)67 1-1-2-3- حق و ويژگيهاي آن. 68 2-1-2-3- حکم و ويژگيهاي آن. 69 3-1-2-3- حق يا حکم بودن حجاب.. 69 2-2-3- حجابازمنظرحقوقوحوزهعموميوخصوصي.. 70 2-2-2-3- نسبت حکومت با حوزه خصوصي و شخصي.. 73 3-2-2-3- حجاب: خصوصي يا عمومي.. 74 4-2-2-3- تزاحم حقوق در مسئله حجاب.. 75 3-2-3- حجابازمنظراحکاماسلامي.. 77 1-3-2-3- توجيه فردي بودن حجاب.. 78 2-3-2-3- توجيه اجتماعي بودن حجاب.. 79 3-3-2-3- نسبت حکومت با احکام. 82 4-2-3- تعاملرويکردکيفريباسياستهايغيرکيفريدرحوزهپوشش... 84 فصلچهارم: سياستگذاريپوششدر. 88 2-4- پوششدرقوانينوسياستهايپيشازانقلاب.. 89 3-4- سياستگذاريپوششپسازپيروزيانقلاباسلامي.. 96 1-3-4- دههاول (سالهاي 57 تا 68)96 1-1-3-4- بخشنامهها و اطلاعيههاي سازمانهاي قضايي و اجرايي.. 101 1-2-1-3-4- قانون بازسازي نيروي انساني وزارتخانهها و مؤسسات دولتي و وابسته به دولت.. 106 2-2-1-3-4- لايحه امر به معروف و نهي از منکر. 106 3-2-1-3-4- قوانين رسيدگي به تخلفات اداري(مصوب 1362، 1365، 1371، 1372)107 4-2-1-3-4- ماده 102 قانون مجازات اسلامي.. 107 5-2-1-3-4- قانون مقررات انتظامي هيأت علمي دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالي و تحقيقاتي كشور 108 3-1-3-4- مصوبات شوراي عالي انقلاب فرهنگي.. 109 1-3-1-3-4- آييننامه انضباطي دانشجويان دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالي.. 109 2-3-1-3-4- آئيننامه حفظ حدود و آداب اسلامي در دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالي110 2-3-4- دهه دوم (سالهاي 1368 تا 1378)110 1-2-3-4- چند بخشنامههاي از قوه قضائيه. 111 2-2-2-3-4- مصوبات کميسيون سياستگذاري در امور اجرايي مبارزه فرهنگي با مظاهر فساد 113 1-3-2-3-4- قوانين رسيدگي به تخلفات اداري.. 117 2-3-2-3-4- كتاب پنجم قانون مجازات اسلامي.. 117 4-2-3-4- شوراي عالي انقلاب فرهنگي.. 118 1-4-2-3-4- آييننامه انضباطي دانشجويان جمهوري اسلامي.. 118 2-4-2-3-4- اصول، مباني و روشهاي اجرايي گسترش فرهنگ عفاف.. 119 3-3-4- دهه سوم (سالهاي 78 تا 88)121 1-1-3-3-4- آييننامه اجرايي مدارس... 121 1-2-3-3-4- قانون ساماندهي مد و لباس... 121 3-3-3-4- شوراي عالي انقلاب فرهنگي.. 122 1-3-3-3-4- سياستهاي مقابله با تهاجم فرهنگي.. 122 2-3-3-3-4- سياستهاي فرهنگي تبليغي روز زن. 123 3-3-3-3-4- سياستهاي فعاليتهاي بينالمللي زنان. 124 4-3-3-3-4- منشور حقوق و مسئوليتهاي زنان در جمهوري اسلامي ايران. 124 5-3-3-3-4- شاخصهاي ارزيابي آموزش عالي.. 125 6-3-3-3-4- راهبردها و راهکارهاي گسترش فرهنگ عفاف.. 125 7-3-3-3-4- سياستهاي ارتقاء مشارکت زنان در آموزش عالي.. 126 8-3-3-3-4- راهکارهاي اجرايي گسترش فرهنگ عفاف و حجاب.. 126 4-3-4- سياستگذاري پوشش در صدا و سيما و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي.. 127 1-4-3-4- راهبردها و اهداف کلان. 127 2-4-3-4- سياستها و راهکارها133 1-3-4-3-4- صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران. 136 2-3-4-3-4- وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي.. 140 4-4-3-4- اقدامات و عملکردها142 1-1-4-4-3-4- اقدامات سال 1385. 142 2-1-4-4-3-4- اقدامات سال 1386. 146 2-4-4-3-4- وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي.. 152 1-2-4-4-3-4- اقدامات سال 1385. 152 2-2-4-4-3-4- اقداماتسال 1386. 163 فصل اول: کليات1-1- مسئله تحقيقلباس و پوشش يكي از شئون انساني و زيرمجموعههاي فرهنگ است که به خصوصيات متفاوت فردي و اجتماعي انسان مربوط ميشود. لباس پرچم وجود آدمي است كه از اعتقادات و فرهنگ و آداب و رسوم وي سخن ميگويد. پيدايش لباس منشأهاي گوناگوني دارد، منشأ رواني، امنيتي، اجتماعي، اخلاقي و ديني. مفسرين در تفسير آيه 26 سوره اعراف (7) لباس را از جمله نعمات الهي به بشر دانستهاند. (حسيني شاه عبدالعظيمي، 1363: ج 4، 29 و قرائتي، 1383: ج 4، 44 و مکارم شيرازي، 1374: ج 6، 133) لباس به عنوان يک پديده فرهنگي قدمتي به اندازه زندگي بشر داشته و در سراسر زندگي انسان و تا هنگام مرگ همراه اوست. پوشاک به مثابه همراه هميشگي انسان داراي اهميت فراواني است که تأثيرات و کارکردهاي مختلفي چون فرهنگي، مذهبي-آييني، سياسي، اقتصادي، نشانهشناسي و ارتباطي، زيباييشناسي، مردمشناسي، رواني، اقليمي و.... دارد و ميتوان آن را از ديدگاههاي مختلفي از قبيل روانشناسي، اخلاق، اقتصاد، جامعهشناسي، مذهب، قانون، تاريخ و جغرافيا بررسي کرد. کارکردهاي گوناگون لباس سبب ظهور مسائل مختلف در حوزه اجتماع مانند مسائل اخلاقي-اجتماعي(عفاف و حجاب، فساد اخلاقي و ناهنجاري هاي اجتماعي و طرح مسئله امنيت اخلاقي-اجتماعي)، فرهنگي(مد و مدگرايي، تهاجم فرهنگي و غربگرايي و غربزدگي در پوشش، هويت ملي و طرح مسئله لباس ملي) و اقتصادي(سلطه اقتصادي و تبديل شدن کشورها و جوامع به بازار مصرف توليدات کشورهاي بيگانه و آسيب به توليدات داخلي) شده است. بر اين اساس پوشش يکي از نمادهاي فرهنگي و از ارزشهاي خاص هر جامعه و فرهنگ و به خصوص فرهنگ اسلامي-ايراني ما به شمار ميرود که در طي چند دهه عمر انقلاب همواره با مسائل فرهنگي و اجتماعي ديگري گره خورده و مورد سؤال واقع شده است. از سوي ديگر توجه به نقش حکومت در زمينه فرهنگ سازي در اين زمينه انکارناپذير بوده و در نگاهي عميقتر، ضروري و اساسي است. در سدهي اخير موضوع پوشش همواره مورد توجه جوامع اسلامي، انديشمندان و رهبران فرهنگي و دولتها بوده است. در جمهوري اسلامي ايران نيز حجاب و عفاف در طول چند دههي اخير همواره يکي از معضلهاي مهم فرهنگي و اجتماعي جامعه بوده و مورد توجه صاحبنظران، کارشناسان و مسئولان دستگاههاي فرهنگي جامعه قرار گرفته است. در سالهاي پس از پيروزي انقلاب اسلامي طرحها و برنامههاي مختلفي از سوي نهادها و سازمانهاي مختلف در جهت گسترش و نهادينه سازي فرهنگ عفاف و حجاب در جامعه، تدوين و تصويب شده است. حال با توجه به اهميت و ضرورت پوشش به عنوان يکي از مهمترين مسائل فرهنگي جوامع و به خصوص جامعه ايران از يک سو و نقش بيبديل و غيرقابل انکار حکومتها در اين زمينه، بجاست که سياستهاي دولت در اين زمينه را مورد سؤال قرار دهيم و بپرسيم حکومت در قبال اين مسئله مهم فرهنگي چه اقداماتي انجام داده و سير تحول سياستگذاري و مداخله دولت در حوزه پوشش افراد جامعه پس از انقلاب اسلامي ايران تا کنون به چه صورت بوده است.
1-2- ضرورت واهميت تحقيقپديده لباس و پوشش از مقولههاي پر فراز و نشيب در دورههاي معاصر بوده است که به رغم گذشت حدود سه دهه از عمر انقلاب اسلامي ايران و تأکيد بر اين هنجار از ابتداي انقلاب اسلامي هنوز شاهد ثبات کامل در اين زمينه نيستيم. اين تحقيق به منظور فراهم ساختن پاسخي نظري به اين سؤال است که در اين مدت چه اقدامات و تدابيري در جهت رسيدن به نقطهاي که مسئله حجاب و لباس افراد در جامعه مطابق با موازين فرهنگي- ديني يک جامعه اسلامي باشد صورت پذيرفته است. پاسخ به اين سؤال و اطلاع از اقدامات گذشته ميتواند در جهت تصميمگيريها و اقدامات فرا روي سياستگذاران در اين حوزه مؤثر باشد.
1-3- سابقه تحقيقحوزه تحقيقات حول مسئله پوشش گسترده و متنوع است. تعداد قابل توجهي از منابع اطلاعاتي در حوزه پوشش مربوط به بررسي فقهي پوشش يا مقايسه پوشش اسلامي با پوشش در ديگر اديان است. تعدادي نيز به بررسيهاي جامعهشناختي، تاريخي، زمينههاي اثرپذيري و مانند آن پرداختهاند. يکي از مسائل و حوزههاي مطالعاتي و تحقيقاتي مرتبط با بحث رابطه حکومت و پوشش است. در اين حوزه نيز منابع اطلاعاتي از منظرهاي گوناگون به مسئله پوشش نگريستهاند. برخي از منابع در اين حوزه از منظر حقوقي و کيفري به بررسي رابطه حکومت و پوشش پرداختهاند که از جمله آنها ميتوان به پاياننامهاي با عنوان «مداخله کيفري جمهوري اسلامي در زمينه پوشش نامناسب» اشاره کرد. مقالات متعددي نيز از منظر حقوقي و کيفري اين بحث را دنبال کردهاند که از جمله آنها «بررسي قوانين کيفري ايران در زمينه پوشش مردم»، «نقد سياست جنايي جمهوري اسلامي ايران در برخورد با بدحجابي»، «نگرش جرمشناختي به پديده بيحجابي» و .... را ميتوان نام برد. از سوي ديگر برخي مقالات در اين حوزه به رشته تحرير درآمدهاند. اين مقالات نيز به مسائلي مانند مباني مسئوليت و اختيارات و يا وظايف حکومت اسلامي در زمينه پوشش از منظر فقهي پرداختهاند. منابع ديگري نيز از منظر فرهنگي- اجتماعي به رابطه حکومت و پوشش پرداختهاند. در اين دسته از منابع نيز مطالعاتي در زمينه جامعهشناسي پوشش، رابطه پوشش با هويت و تکامل اجتماعي، آسيبشناسي نهادها، سياستها و نظام اجرايي، تحليل زمينهها و عوامل فرهنگي- اجتماعي مؤثر، راهکارهاي و مؤلفهها مداخله در زمينه پوشش و مانند آن مورد بحث قرار گرفته است.آقاي شفيعي سروستاني در کتابي با عنوان «حجاب: مسئوليتها و اختيارات دولت اسلامي» به رويکرد ياد شده تعداد قابل توجهي از مقالات اين حوزه را که عناوين برخي از آنها در سطور پيشين ذکر شد، جمعآوري کردهاند. تحقيق پيش رو سعي کرده است تا سياستگذاري فرهنگي پوشش در جمهوری اسلامی ايران را مورد بررسي قرار دهد. از اين منظر با بررسي رابطه پوشش و فرهنگ، مباني مداخله حکومت در حوزه فرهنگ را مورد بحث قرار داده و بر اين اساس مباني دخالت حکومت در پوشش و نيز مهمترين بحث در اين زمينه يعني نحوه و چگونگي مداخله حکومت در زمينه پوشش را بررسي کرده است تا در خاتمه و بر اساس مباحث پيشين سير تحول سياستها و مداخلات نظام جمهوري اسلامي ايران را در طول سه دهه انقلاب اسلامي از نظر بگذراند.
1-4- سؤالاتتحقيقبر اساس آنچه گفته شد سؤال اصلي اين تحقيق اينگونه خواهد بود که: -سياستگذاريها و اقدامات فرهنگي حاکميت در زمينهي فرهنگ پوشش در طول سالهاي 1368 تا 1388 چه سير تحولي را طي نموده است؟ اين تحقيق سعي خواهد کرد به عنوان مقدمه پاسخ به سؤال اصلي به چند سؤال فرعي نيز پاسخ دهد: - کدام سازمانها عهدهدار سياستگذاري و اجرا در زمينه فرهنگ پوشش هستند؟ - وظايف و کارکردهاي اين سازمانها چيست؟ - تا کنون چه سياستها و عملکردهايي در اين حوزه اتخاذ و اجرا شده است؟
1-5- روشتحقيقاين تحقيق سعي ميکند تا با استفاده از روش توصيفي- تحليلي و از طريق مطالعات کتابخانهاي به سؤالات مورد نظر پاسخ گويد. در اين راستا از منابع و متون با ادبيات فقهي، فرهنگي و سياستگذاري استفاده شده و اسناد سياستي و قانوني نيز مورد بررسي قرار گرفته است.
1-6- اهدافتحقيق- تبيين مباني مداخله حاکميت در حوزه فرهنگ - تبيين مباني مداخله حاکميت در حوزه پوشش - تبيين نحوه مداخله حکومت در حوزه پوشش افراد جامعه - بررسي سير تحول مداخلات حاکميت در زمينه پوشش و حجاب
1-7- سازمانتحقيقاين تحقيق سعي کرده است بر اساس سؤالات طرح شده مباحث مورد نظر را در پنج فصل ارائه دهد: فصل اول: کليات تحقيق فصل دوم: در اين فصل در پي تبيين و پاسخگويي به رابطه ميان فرهنگ و پوشش هستيم و در ادامه و بخش دوم اين فصل به تعريف و تبيين پوشش از منظر فرهنگ اسلامي خواهيم پرداخت. فصل سوم: فصل سوم اين تحقيق نيز در دو بخش پيگيري خواهد شد. در بخش اول درباره مباني دخالت حکومت در فرهنگ به بحث و بررسي خواهيم پرداخت. بخش دوم اين فصل نيز مباني دخالت حکومت در زمينه لباس و نيز نحوه و چگونگي اين مداخله را مورد مطالعه قرار ميدهد. فصل چهارم: در اين فصل به بررسي سير تحول مداخلات حکومت در زمينه حجاب و پوشش افراد جامعه ميپردازيم. به نظر ميرسد مروري بر بستر تاريخي مداخله حکومت در زمينه پوشش به روشنتر شدن فضاي بحث کمک بيشتري نمايد. بر اين اساس مداخله رژيم پهلوي را در دو مقطع از نظر گذرانده و سپس سه دهه پس از انقلاب را مطالعه ميکنيم. فصل پنجم نيز در برگيرنده نتايج برگرفته شده از اين تحقيق است.
1-8- مشکلاتوموانعتحقيق- مبهم بودن حيطه تحقيق به جهت ابهام در ارتباط ميان مباحث سياستگذاري عمومي- دانشکده حقوق و علوم سياسي دانشگاه تهران- و سياستگذاري و خطمشيگذاري در رشته معارف اسلامي و مديريت و رشته معارف اسلامي و فرهنگ و ارتباطات دانشگاه امام صادق (ع) و تلاش در جهت مشخص کردن حيطه تحقيق (مطالعه و پرسش و مشاوره با اساتيد حوزه سياستگذاري عمومي- دانشکده حقوق و علوم سياسي دانشگاه تهران- و نيز اساتيد مديريت) - تشتت و پراکندگي سازماني در مسئله پوشش - عدم همکاري دفتر فرهنگي اجتماعي وزارت کشور به عنوان سازمان نظارتي بر مسئله پوشش و حجاب در جامعه - حساسيت برخي از تحقيقات انجام شده در اين حوزه و عدم امکان دسترسي به آنها - رويکرد فقهي و حقوقي در منابع موجود و نيز بررسي عملکرد رژيم پهلوي در مطالعات صورت گرفته در حوزه پوشش - کمبود منابع با رويکرد تحقيق پيش رو - سهل و ممتنع بودن موضوع تحقيق: ممکن است مطالعه و تحقيق در حوزه پوشش افراد جامعه در نگاه اول سهل و آسان به نظر برسد اما در واقع حيطه پوشش و مطالعه و پژوهش در آن بسيار مشکل است. اين مسئله از آنجا ناشي ميشود که اين موضوع از عوامل متعددي متأثر است و علاوه بر آن پيشرفتهاي کنوني جامعه بشري بر تعدد عوامل مؤثر بر آن دامن زده است. از سوي ديگر تنوع قومي و خرده فرهنگهاي جامعه ايراني و نيز پيچيدگيهاي فرهنگي آن بررسي اين موضوع را پيچيدهتر و مشکلتر ميکند. جهت کپی مطلب از ctrl+A استفاده نمایید نماید |